یک:

دیوار من .کوتاهتر از دوستیت بود .

راحت تو پریدی به آن سوی رفاقت!

دو:

گله کردم که چرا چشم تو از من" " است .

پاسخم می دهی:. ای یار خدایت را شکر!

سه:

روباه چشم تو .خرگوش عقل مرا فریب می دهد .

انگار کلاغ است و.دردهان خود .قلب پنیر دارد .!!!

چهار:

یوسف را گرگ ها هم نتوانستند .بخورند!

ریباترهااز گلوی تیزدندان های گرسنه .پائین نمی روند!

پنج:

توی رستوران ذهنم .کباب کوبیده ای .

میان چرب زبانی .

می خواهم فریب اینکه گوشت هشتادو من هزار تومانی هستی .بخورم .

ولی پانزده تومن بیشتر نمی ارزی!

شش:

مزار شش گوشه ات را می بوسم و بوی رقیه(س)را .

می اورم به شهر خودم .یا حسین(س) جان!

 

 

هفت:

یک:

نیمه ی گمشده ی من توی موزه ی لوور پاریس بود!خودم دیدمش پشت شیشه گذاشته بودندش و داشت لبخند می زد .از کودکی انگلیسی خوانده بودم و فرانسه بلد نبودم!یک چیز عجیبی اسمش بود .گفتم چه کنم چه نکنم .یک پیراهن غواصی خریدم و به سبک فیلمهای جیمز باند از سقف لوور فرود آمدم و بدون اینکه لیزرهای امنیتی صدا کنند یا کسی خبردار شود یمش!

الان من و نیمه ی گمشده ام روبروی هم نشسته ایم و داریم راجع به پدیده کوته فکری در قرن بیست و یکم بحث می کنیم !

تلویزیون فرانسه دارد خودش را می کشد!بگذار بکشد!توی آن همه بدبختی فرانسوی کی به سرقت نیمه ی گمشده من .اهمیت می دهد؟!

دو:

توی لابی نشسته ایم و هردو داریم به سیب قرمز توی سبد نگاه می کنیم .من مطمئنم که اوهم تا به حال نیمه ی گمشده اش را پیدا نکرده .اوه!خدای من.ما نیمه ی گمشده هم هستیم .

سیب را برمی دارم و گاز می زنم .لعنت به شانس چقدر سفت است .او صورت به صورت من می شود و می اید از آن طرف سیب گاز بزند .اوه!خدای من .چکار کنم؟دیگر فکم فک سی سال پیش نیست که بتوانم با قدرت یک سیب را لا به لای دندانهایم نگه دارم .یک آن پس می کشم .و.نه!

دندان های مصنوعیم از توی هوا می افتد پائین !خدا مرگم بدهد مدیر آسایشگاه هم همزمان می آید تو .به انگلیسی می گوید:

آقای "بین"هنوز دنبال نیمه ی گمشده اتان هستید؟این بار یا ازدواج می کنید یا گورتان را از آسایشگاه من گم می کنید.اوه!خدای من.یعنی من باید از این بهشت بروم؟

سه:

نیمه ی گمشده ام را پیدا کرده ام .از بیست و پنج سال پیش همسایه امان بودندولی من دانشجوی پزشکی بودم .باورتان نمی شود که چه عشقی به تشریح و باز کردن اندام مرده ها داشتم.دیوانه ی این کار بودم .شاگرد اول بودم.و دوران تخصص و فوق تخصص مغز و اعصاب را با نمره بیست گذراندم .فکر نمی کردم که نیمه ی گمشده ای داشته باشم .همیشه خیالم به مرده هائی بود که باعشق تشریح اشان کرده بودم .همینکه درسم تمام شد یک روز با روبرو شدم .عین اولین مرده ای بود که تشریح کرده بودم .از مادرم پرسیدم گفت اسمش همیلاست .همیلا بیست و شش سال بود مرا دوست داشت!و شوهر نکرده بود .پس منهم نیمه ی گمشده اش بودم . ما هفته بعد ازدواج می کنیم .

چهار:

آه ای نازنین!

مثل هلوی پوست کنده بودی انقدر خوشگل!و همه می خواستند تو نیمه ی گمشده اشان باشی .ولی من با درایت و فرزی خاص خودم!!!تورا ازچنگ بد اندیشان خارج نموده و مال خودم کردم!

اینکه کجتیشان می سوخت و می سوزد مهم نیست!این جمله مهم است" درایت و فرزی خاص"!!!

که الحمدالله کمتر کسی دارد!

هنوز مثل"آن سیب که از باغچه همسایه یدم" تر و تازه ای!

چشم حسود کور!

layla!

هشت:

ترومپ!

کلنگ پروزهی نوسازی شهر نیویورک دست کس دیگری ست .

تو به آبادانی تهران .می اندیشی؟

نه:

پراید:

وای مامان!نگا کن دوتا گربه پیدا کردم گوگولی !از نزاد سفید و کمیاب !می خوام بدم بچه ها نگشون دارن!

مامان بنز:

تو غلط کردی؟من به گربه حساسیت دارم.

ننه خاور:

پس درسته که تو فوبیای تو کسو پلاسموز داری!!!بابا دوتا گربه ان بایه ظرف شیر سیر می شن!

بابا پژو:

من نمی ذارم!من بچه بودم دو تا گربه پریدن روم .هنوزم می ترسم!

بوگاتی:

اووووه!فردا زمستونه گربه ها زیر ماشینا می خوابن!اصلا ماشین خونه ی اول گربه هاست!

لامبورگینی و پورشه:

بابا میشه بدی گربه هارو ببریم مدرسه!؟

پراید:

نخیر!فکر شیطانی نکنید!فردا می برید می اندازید رو معلما یا دخترای مردم!

بابا بیوک:

من دیگه چی بگم؟!جل الخالق!

 

ده:

رهبرم .

دوست داریم که ایران ما زیر سایه ی اهل بیت(ع)

همیشه آباد و سرفراز و جاودان باشد .

یازده:

دخترای گلم:

من آلرژی دارم ووروزی ده بیست تا عطسه پشت سرهم می کنم و از چشم هام اشک می اد

یک:

تند تند نپرسید چی شده خانم دارید گریه می کنید!

دو:

تند تند عافیت باشه نگید

سه:

این صبرا!دلیل برصبر اونم هرکدوم 10 دقیقه نیست

چهار:

فال صبر؟از عطسه های من فال صبر می گیرید؟نگیرید درست در نمی آد .نگید نگفتی!

 

دوازده:

نشسته بودیم توفضا یهودیدیم پیام تصویری از فامیل اومد ه که نسترن خانم جون گم شده!اینور اونور به من میگن از بالا نگا کن ببین پیداش می کنی؟بابا من نمی تونم دوربین چی می دونم دستگاه اداره رو قبض به شخص کنم!اه!

بعد پیام دادن نگران نباشین خانم داشته از پالادیوم می رفته تجریش افتاده بردنش بیمارستان حالا پیداش شده .هیچی شم نیست!

من الله توفیق!

حالا حرف درنیارین . فضای مجازی پی سی هارو دوس نداره.چرا داره!!!!

قلبم! به پا!حتما این جعبه شکستنی ست!و...روایت درمانی!

گنجشک ها ...مردی را که توی دهانش گنجشک داشت ...کشتند!دیگر دانه ای نمانده بود!

تبریز چشم من سوخت ولی ستارخان قلب ام هنوز مقاومت می کرد!!!

ی ,نیمه ,گمشده ,تو ,یک ,گربه ,نیمه ی ,ی گمشده ,می کنید ,می کنیم ,را می

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شعرهای حسین شادمهر روز نوشتها ChamChem تابلو بوم ، پوستر دیواری ، پوستر سه بعدی ، پوستر دیواری یکپارچه ، آیلاموند پخش مواد غذایی یزد | یزد بازرگان | قیمت شکر خدمات کامپیوتری نور یک عدد مهسا هستم. راد الکتریک توزیع کننده انواع یکسو کننده و نیمه هادی وبلاگی برای تحلیل وقایع روز و دل نوشته های شخصی درب کرکره برقی، درب برقی پارکینگ، دوربین مداربسته ، سقف برقی، سایبان برقی، قفل